آقاي وزير لياقت ندارد!
سینا کریمی
۲۶ ميزان، ۱۳۸۳
افغانستان و به خصوص كابل هر روز شاهد تحولات و تغييرات سريع است. چهرهي اين شهر
خوشبخت هر روز رنگ و لعابي ديگر ميگيرد. در همين راستا، افتتاح تلويزيونهاي خصوص
بالنفسه نوعي اميدواري را سبب ميشود و هر پير و جوان را ميفهماند كه افغانستان،
افغانستان ديروز نيست.
تلويزيون خصوصي �طلوع� در روزهاي اخير در آغاز فعاليت خود، تصاوير مبتذل و دور از
فرهنگ ملي را نمايش ميدهد و براي جذب بيننده به ترفندهاي مختلف دست ميزند.
آقاي وزير شايد به درستي عمق اين قضيه را درك نميكند. تنها افتتاح چند خانقاه و
كشف چند كوزهي شكسته كافي نيست. وظيفهي خاص وزارت اطلاعات و فرهنگ در هر كشور
احيا و ابقاي فرهنگ ملي و گسترش اطلاع رساني و آگاهي بخشي عمومي است. حتي رسانههاي
غير دولتي در يك كشور وقتي شروع به فعاليت ميكنند، الگويي خاص را پيش رو ميگيرند
و موظف ميشوند تا درصدي از برنامههاي خود را براي آموزش و بالا بردن فرهنگ جامعه
تخصيص دهند. متأسفانه در اين آشفته بازار ـ كه حال و احوالش مانند خاري در گلو است
ـ هر پديدهيي بدون نظارت و بررسي ذهن مردم افغانستان (افغانها) را مورد هجوم قرار
داده و تخدير ميكند.
رسانههاي خصوص �آرمان، كليد، تلويزيون طلوع و افغان� بدون هيچ گونه احساس مسئوليت
به شكل زيركانهاي اقدام به پخش برنامههاي هدايت شده و خاص ميكنند. حتي در
كشورهاي صنعتي و پيشرفته هيچگاه بعضي برنامهها اجازهي نشر نميگيرند، برنامههايي
كه ذهن و فكر مردم را پريشان ميكنند.
هنوز در جامعهيي كه جامعه نيست، و شهري كه شهر نيست، در نزديكترين فاصلهي وزارت
اطلاعات و فرهنگ، مقر آقاي رهين، مردمان زيادي ديده ميشوند كه با زندگي دست و
پنجه نرم ميكنند. نميتوان به بهانهي مدرن شدن و صلحجويي، فرهنگ و عقيدهي تودههاي
مردم را به بازي گرفت. آقاي وزير اگر فعاليت خاصي را براي عموميت فرهنگ اجتماع از
مسند وزارت انجام نداده، حداقل ميتوانست نگاهي كوتاه و مسئولانه به رسانههايي
داشته باشد كه او پايين جوازشان را امضا ميكند.
هنوز در يك كشور مسلمان اوقات شرعي اذان و نيايش معلوم نيست و ماه مبارك رمضان با
ترانهيي از مريم و رقص سياهپوستهاي امريكايي و دختران هندي استقبال ميشود.
گاهي احساس ميشود كه تمام وقايع بر يك سياستزدگي استوار است. پخش تصاوير غير
متعارف و مبتذل از تلويزيون طلوع و افغان، هيچ عكس العمل مقامات ديني و ستره محكمه
را در پي نداشت، حال آن كه فردي از اين جامعه با طرح پرسشي ساده، تكفير شد!(7)