مرسته     |     دپاڼي نقشه     |     ننوتل

يك نشنلست ايراني، در مقابله با ارزشهاى افغانى

رشيده خراساني، مزار شريف- بلخ
سيما علي نژاد يك ژورناليست ايرانى است، كه فعلا در كابل در دفتر UNHCR وظيفه خوب و مناسبى دارد، اين بار نخست نيست، كه يك ايرانى نژاد در افغانستان وظيفه اجرا مينمايد، مشاور مطبوعاتى وزارت تجارت يك ايرانى است، معاون وزارت معارف از چند سالى يك زن ايرانى بود، كه صلاحيت ان با وزير معارف اين وزارت مساوى بود. به هر صورت، من نميخواهم كه درين مورد چيزهاى بيشترى بگويم، بخاطريكه موضوع اصلى من گپ دېريست.
چند ماه قبل يك نشريه دفتر امور مهاجرين يا UNHCR بدستم امد، كه ميرمن سيما هم دران وظيفه دارد، خبرهايي داشت در مورد مهاجرين و امور مهاجرت، اين نشريه بعضى اوقات بدستم ميآيد، برايم جالب است، گاهـاهى بعضى مضامينشرا ميخوانم. از احوال برادران و خواهران مسافرم باخبر ميشوم، بعضى كارهاى دسته جمعى شانرا ميخوانيم و كارهاى دېرى...
درين نشريه، كه از طرف يك دفتر غيروابسته و غيردولتى نشر ميشود، به جاى ترمينالوژي ملي و افغانى ما بعضى لغات او اصطلاحاتى بكار رفته بود، كه انسان حدس ميزند اين نشريه براى ايرانيها چاپ ميشود. در يك خبرى خواندم كه بجاى پوهنتون (كه در كشور ما يك اصطلاح عام است) دانښاه نوشته بودند، بجاى پوهنځى (كه ما هغه افغانها با آن بلد استيم) دانشكده نوشته بودند و نكات دېرى كه اين چندى را به عنوان نمونده اينجا اوردم.
درين سه سال اخير كه تحولات زيادى در كشور ما رونما شده است، در هر عرصه تغييراتى بوجود امد، كه بالاى زندگى ملت ما هم تاثيرات خود را داشته و خواهد داشت.
در ميان اين همه شعارهاى ديموكراسى، ازادى بيان، ازادى مطبوعات، قانون و قانونمندى بعضى كوششهايى هم جريان دارد، كه ملت رنجديده ما را تباه و هويت ملى ما را تحت سوال قرار دهد.
مثلا امروز راديو بي بي سي و بعضى دفاتر بين المللى كه خود راغيروابسته معرفي ميكنند، از اصطلاحات ملى ما تنفر سختى دارند، بجاى ترمينالوژي افغاني و ملي ما ترمينالوژى ايراني را استعمال ميكنند، كه اين كار بالاى هويت ملى ما تاثير منفي دارد، در حاليكه وزارت اطلاعات و كلتور وظيفه دارد كه جلو اين بى بندوبارى را بگيرد، اما بدبختانه ميبينيم كه اين وزارت نه تنها جلو اين همه خودسرى ها را نمېيرد، بلكه در نشريه هاى غيروابسته افغاني و حتى نشريه هاى دولتى نيز اين اصطلاحات ايراني استعمال ميشود، كه قابل تاسف است.
شاغلى ظاهر طنين كه از كمونيستهاى سابق تجربه شده اين كشور است، در راديوى بي بي سي تا حال زهرپاشى و تفرقه قومى را فراموش نكرده است. نامبرده دوش به دوش ايرانيهاى نشنلست برضد ارزشهاي ملي ما يك كمپياين بزرگى را شروع كرده است، كه ميخواهد ارزشهاى ملى، افغاني و اصلي ما را نابود سازد.
البته من به نمايندگى هيچ قومى سخن نمېويم، در مزار شريف چشم به دنيا گشوده ام، درين جا كلان شده ام، همين جا مكتب خوانده ام، همين جا زندگى ميكنم، زبان مادرى و پدرى ام دريست، اما به زبان پشتو علاقه زيادى دارم، شعرها، داستانها، لندى ها و مضامين دېرى پشتو را هميشه مطالعه ميكنم. به تمام زبانها و اقوام كشور خود از صميم قلب احترام دارم، ېانه ارزوى من تحكيم وحدت ملى در سراسر كشور است. به نظر من يكى از عوامل عمده بدبختى هاى اخير امين تفرقه ملى و نبود يك مركزيت ملى ميباشد، كه باعث تباهى ما و كشور ما گرديده است.
اما ميبينيم كه درين اواخر برضد ملت سازى و هويت ملى ما كشور ايران، كارها و كوششهاى قوى را براه انداخته است، امروز كارى را كه سفارت ايران در كابل مينمايد، تمام وزارتها هم جلو انرا گرفته نميتواند.
فلم هاى ايرانى، اهڼهاى ايرانى، سريالهاى ايرانى، كتابهاى ايرانى و كلتور ايرانى مانند يو سيلاب بالاى هويت ملي و كلتور اصيل ما سڼينى ميكند. كشور ايران ميخواهد كه كلتور خود را بالاى افغانها بقبولاند و اين كشور را جز از كشور خود معرفي كند.
در كابل نشريه هايى به چاپ ميرسد بنام پنجره، هفته نامه كابل، پيام مجاهد، مجاهد، مردم و... كه از همه شان بوى تعصب ميآيد.
دفتر ايينه كه خود را يك مركز وابسته فرانسوي معرفى ميكند، به هفته نامه كابل امكانات مالى و نقدى مساعد ساخته است، كه اين نشريه در جمله مضر ترين نشريه هايى بشمار مييآيد كه مدير مسوول ان (فهيم دشتي) هميشه كوشش ميكند با تبليغات و پروپاگندهاى بيجا در بين اقوام اين كشور بى اتفاقى، بيباورى و بي اعتمادى را دامن بزند.
همچنان اخبار پنجره كه بجز از �چتيات� چيز دېرى براى چاپ ندارد، هميشه تبصره ها و خبرهايى بنشر ميرساند، كه همه بى بنياد و مانند پيام مجاهد هميشه برضد شاغلى كرزى ميباشد، اين در حاليكه شاغلى كرزى كسى نيست كه با افواهات انها يا كوچك يا بزرگ شود، عقيده، نظريه و موقف هر كس نمايندگى از شخصيت او مينمايد.
گپ كمى به درازا كشيد. چندى پيش كه اين نشريه UNHCR را مطالعه كردم، ايميلى فرستادم به سيما علينژاد(كه سابق به نام مستعار سيا زمر در راديوى بي بي سي كار ميكرد)، من از نكات چندى حرف زده بودم، كه چرا ترمينالوژى ملى ما را در اتش تعصبات خويش ميسوزاند؟
او جوابى داشت، مفصل كه در يك گوشه ان نوشته بود:
�...اين نشريه براى مهاجرينى چاپ ميشود، كه در پاكستان و ايران مقيم اند، انها با اصطلاحاتى بېانه يي مانند: پوهنتون، پوهنځى، شاگرد مكتب، همشهرى و... بلد نيستند، ما لازم ميبينيم كه بجاى انها دانښاه، دانشكده، دانش اموز، شهروند و... را استعمال كنيم�.
در جاى دېرى مينويسد:
�اگر شما سرى بزنيد به مدارس و دانښاههاى!!؟؟ افغانهاييكه در ايران مقيم اند، انها با اصطلاحات ملى شما بلد نيستند، پس ما فيصله كرديم كه درين راستا از اصطلاحات قابل فهم و روشن كار گيريم�...
اول بايد به اين خواهر ايرانى ما بگويم، كه افغانها انقدر احمق نيستند كه با ګذشت چند سالى خويش، هويت ملى و ارزشهاى كشور خود را فراموش نمايند، شما اگر زحمت نميشود از دفتر تان يك موتر بګيريد و سرى بزنيد به بندر تورخم، ببينيد كسانيكه از پاكستان وارد خاك افغانستان ميشوند، با چه شور و هلهله يى داخل ميشوند، يا هم سرى بزنيد كه در تورغوندي افغانها وقتى داخل خاك افغانستان ميشوند، چه احساسات و شور و شوقى دارند، حتى اكثريت انها خاك افغانستان را با چشم ميبوسند. كسيكه به كشور خود اينقدر علاقه داشته باشد، چطور امكان دارد كه در چند سالى مطلقا ايرانى يا پاكستاني شود؟؟؟
اين ميرمن در جايي مېويد:
�... من درين باره با يك همكار افغانى ام (قيوم كريم) مشوره كردم، او هم با ما موافق شد، كه اين يك اصطلاحات ملي اكثرا پشتو است، اگر چى ما بايد هر دو زبان را احترام بداريم، اما اين براى ما مناسب به نظر امد، كه اصطلاحات ايرانى را استعمال نماييم�.
خواهر ګل! قيوم كريم نميتواند نماينده تمام افغانها باشد، او هم كسى خواهد بود مانند ظاهر طنين كه شايد در برابر معاش دالرى و چند يورو با هويت ملى خود بامان خدايى كرده باشد، كسى كه با خانم مانند شما كار نمايد و صلاحيت شما برايشان معلوم باشد، در برابر اوامر شما چى خواهد ګفت؟
شما كه ترمينالوژى ايرانى برايتان مناسب معلوم ميشود، فكر مينماييد كه تمام مردم به ان علاقه خواهد داشت. اما شما فراموش ميكنيد، كه شما در خاك افغانستان زندگى ميكنيد، وطن براى ما حيثيت مادر را دارد، شايد افغانها بتواند هر ناروايى بالاى شما نمايند، اما شما بر غرور افغانى ما افرين بگوييد، زيرا شما يك افغان را هم براى ما نشان داده نميتوانيد كه در ايران وظيفه يى داشت باشد. انجا افغانها را پدرسگ، افغانى سګ، خر و... مېويند، انجا بجاى انكه به افغانها معاش شانرا بدهند، به زور از خاك ايران انها را كشيده و به زور وارد مرز افغانستان مينمايند.
يو. ان. اچ. سي. ار يو موسسه جهانيست، كه بايد به تمام اقوام و زبانهاى جهان احترام داشته باشد، كسانيكه درين موسسه كار مينمايند، بايد تمام معيارها، قوانين و كلتورهاى مختلف كشور ها را احترام بګذارند.
اگر در نشريه هاى UNHCR چنين خودسرى ها ديده شد، ما افغانها با تمام دفاتر ملل متحد به تماس شده، رسماً شكايت خواهيم كرد.(64)
Answer Machine : + 1 (518) 5577770   --   USA Tel : +1 20 38 202020   --   AFG Tel : + 93 (786) 909000  --   Director Email : khalid_hadi@hotmail.com   --   Editor Email : rahila.jawad@gmail.com
Benawa.com    Copyright ©   2004-2018   All Rights Reserved     Powered by:Benawa Network     Design by: Khalid Hadi Hiadery