هنر را آلوده نکنيد!
[ببينيم كه در زمان وزارت سيد مخدوم رهين به تعبيض هاي لساني او قومي چقدر دامن زده
شد، اين نوشته در صفحه انترنت نشريه پيمان ملي به نشر رسيده]
روز نخست سال نو، برنامه ي شعر خواني در ارگ رياست جمهوري برگزار شد. از ديوارهاي
امنيتي پيچ در پيچ كه گذشتيم، به قصر گلخانه رسيديم، جايي كه رئيس دولت اغلب
ديدارهاي خود را دارد. قريب 40 نفر از شاعران اقوام و زبان هاي مختلف دعوت شده
بودند. اكثريتي از پشتون ها، اقليتي دري زبان و سه شاعر تركمن و بلوچ. اين هم نمونه
ي دېري از وفاق ملي و تركيب آبرومند در مراسم دولتي بود. اما ديري ڼذشت كه اين بافت
جلسه به گونه ي دېري تغيير شكل يافت و احساس ېانه بودن و رفاقت و خوش باوري رڼ از
چهره داد.
ابتداي جلسه، پيش از حضور در مراسم شعر خواني، كسي كه بعداً مشخص شد مجري برنامه
است، از تك تك شاعران مي پرسيد كه شعر دري مي خوانيد يا پشتو؟ ديرتر اين تفكيك
شاعران، به گونه ي رندانه يي نمايان شد. شعرخواني به مدت چند ساعت به زبان پشتو
جريان داشت، بدون اين كه توجهي به دېر شاعران بشود. گاه گاه يك شاعر دري زبان از
روي ليست تفكيك شده به شعرخواني دعوت مي شد.
اجرا به زبان پشتو بود. حتي يك كلمه غير پشتو براي احترام به زبان هاي دېر بيان
نشد. كم كم حس وجود در آن جلسه به نوعي توهين شدن، شباهت پيدا كرد. تراكم و بي
نوبتي و شعرهاي بلند پشتو و... باعث شد كه چند شاعر دري زبان جلسه را ترك كنند.
اين ڼرش پيش مي آيد كه در جامعه ي افغانستان براي آن كه به ناسيوناليسم متهم نشد،
بايد يك طرفه و اغراق آميز اكثريت حاکم را به رسميت شناخت. در حالي كه وفاق و ېاڼي
تعامل، تفاهم و احترام متقابل را مي طلبد. در جمع فرهڼي آن چنان، هيچ نبايد اين قدر
صريح و بي شرمانه زبان هاي دېر مورد بي اعتنايي قرار مي گرفت. تنها رسميت زبان ها
در قانون اساسي كافي نيست، بلكه نوع برخورد، به خصوص حكومت كه ادعاي برابري و ېاڼي
ملت افغانستان را دارد، بايد محترمانه و متناسب باشد.
نكته ي مهم اين است كه هيچ تفاوتي بين پشتو زبان و دري زبان و يا تركمن نيست. اما
بايد توجه داشت كه استفاده ي سياسي از هنر، معضل سرطاني است كه كم كم شيوع پيدا مي
كند و پاك ترين گوشه هاي فطرت انسان ها را تخريب مي كند. (37)